برسا برسا ، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 19 روز سن داره

آقا پسر عسل طلا

شروع وبلاگ

1393/11/12 13:06
نویسنده : مامان
45 بازدید
اشتراک گذاری

مدتها ست که می خوام واسه پسر گلم یه وبلاگ درست کنم تا اینجوری مجبور باشم همه کارها و شیرین کاریاتو ثبت کنم تا هر وقت که بزرگ شدی یا حتی بعدها خودمون بخونیم و لذت ببریم

خلاصه تو یکسال و پنج ماهگیت موفق شدم ولی خاطرات روزهای قبل رو هم هر وقت ، وقت کنم می نویسم

این روزها دقیقا مصادف شده با روزهایی که تازه شما رو از شیر گرفتم البته با تلاش یک و نیم ماهه خیلی برام سخت بود که این کارو بکنم چون واقعا لحظات رویایی بود لحظاتی که فقط خودم و خودت بودی و انقد شیرین کاری واسم می کردی که دل کندن ازش سخت بود ولی دیگه ادامه رژیم سختی که واسه حساسیت غذایی شما داشتم واسم سخت شده بود و از طرفی عامل مهم دیگه این بود که تو کلوپ بچه های آلرژی دیدم بچه هایی رو که مادراشون از شیر گرفته بودن ،پیشرفت بهتری داشتن وهمین به من قوت قلب داد.

ولی هر شب با شما جنگ داشتم سر این قضیه چون عادت کرده بودی که با شیر بخوابی سر همین قضیه هی تو می کشیدی بیرون و هی من می دادم تو و واست «تاپ تاپ خمیر » و «لی لی حوضک » می خوندم تا آخرش بعد از کلی لجبازی خلاصه می خوابیدی این پروسه خواب یک ساعت طول میکشید و واقعا منو خسته می کردی

کلماتی که این روزها می گی :

دونگوآآآآآ  :  اوایل کلا واسه خودت تو بازیات یا همینطوری یهویی می گفتی ولی بعدش هر وقت سوار کول می شدی این کلمه سرخپوستی رو تکرار می کردی

مامــــــــــــا

بَ بــــــــَ

کیه و این چیه       به وفوررررررررررررر     واسه همه چیز به کار می بری این چیه این چیه پشت سر هم می گی و یعنی این و بده یعنی این و باز کن یعنی اونو ببند یعنی خاله ستاره رو روشن کن یعنی باطری و جا بنداز و بعد دوباره یعنی درش بیار 

دَ  : دمپایی 

بَععععع  : آب

جیییی جییییی  : شیر 

و  اِاِاِ  که بازم مثل «این چیه» واسه همه چیز به کار می ره

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)